وقت مناسب یو ایکس رایتینگ: تجربهنویسی به کدام افق؟ طلوع طراحی یا سرِ کدنویسی؟

در چه مرحلهای وقت مناسب یو ایکس رایتینگ سر میرسد؟ در زمان شروع طراحی یا شروع فرایند کدنویسی؟ بهعنوان یک تجربهنویس (ux writer) موقعیتم را در هر دو حالت شرح میدهم تا خودتان قضاوت کنید:
چه زمانی یو ایکس رایتینگ را شروع کنیم؟ به افقِ شروع طراحی به تیم طراحی بپیوندیم یا به افقِ شروع کدنویسی؟ به گروه اول اقتدا کنیم یا گروه دوم؟
- حالت اول: حق انتخاب داریم
- حالت دوم: حق انتخاب نداریم
- ناچاریم، پس وقت مناسب یو ایکس رایتینگ فرا رسیده!
- چه زمانی یو ایکس رایتینگ را شروع کنیم
- آفتهای شروع دیرهنگام یا ناهماهنگ
- فرصتِ همافزایی را میگیرد
- فرصت بازنگریِ اثربخش را کم میکند
- فرصت آشنایی با محصول را محدود میکند
- اشتباه، اشتباه نوشته میشود
- شما بگویید
حالت اول: حق انتخاب داریم
فقط در صورتی که قدرت چانهزنی و اقناع طرف مقابلمان را داشته باشیم میتوانیم به سؤالات بالا جوابِ کارآمد بدهیم. وگرنه گفتگو دربارۀ وقت مناسب یو ایکس رایتینگ در حد تئوری باقی میماند.
اگر در مرحلهای قرار دارید که هنوز طراحی و develop محصول شروع نشده است، شانستان را برای چانهزنی و اضافه کردن خودتان بهعنوان تجربهنویس به تیم طراحی امتحان کنید.
حالت دوم: حق انتخاب نداریم
معمولاً مشتریان زمانی سراغ تجربهنویس میآیند که کار از کار گذشته است. اگرچه هنوز دیر نیست، ولی دیگر دایرۀ وسیعی برای سؤال و جواب دربارۀ اینکه چه زمانی یو ایکس رایتینگ را شروع کنیم باقی نمیماند.
از آنجایی که گفتگو دربارۀ تجربهنویسی تازگی دارد، کمتر طراح یا مدیر محصولیست که ذهنش را برای پیدا کردن وقت مناسب یو ایکس رایتینگ مشغول کند. در عمل اگر یک گروه (صاحب یا طراح محصول) بخواهد با یو ایکس رایتر تماس برقرار کند، این تماس معمولاً موکول به زمانِ ناچاری میشود.
ناچاریم، پس وقت مناسب یو ایکس رایتینگ فرا رسیده!
در حرفۀ ما جملههای پُربسامد زیادی وجود دارد امّا متأسفانه این گفتگوها دربارۀ وقت مناسب یو ایکس رایتینگ نیست!
به این گفتوگو دقت کنید:
– ما کار طراحی UX را انجام دادیم و الان هم طراحی UI در مرحلۀ آخر است. از طرفی چندتا از صفحهها دست تیم فنیست برای کدنویسی. منتها هر چقدر فکر کردیم دیدیم لازم است متنها را یک متخصص ببیند.
– بسیار خوب. چقدر فرصت کار داریم؟
– (با خنده) خیلی کم
– مثلا چقدر؟
– دو هفته.
– آهان. و الآن یادتان آمده؟
در نهایت هر دو طرف میخندند، دعوایی نیست، بحثی هم نیست. یا توافق میکنیم یا نه.
معمولاً این تیم فنی یا طراحیست که وقت مناسب یو ایکس رایتینگ را به گمان خودش تشخیص میدهد. شاید اگر تیمهای فنی و مدیران محصول میدانستند این رویه چه آسیبی به کیفیت کار وارد میکند، در روششان تجدیدنظر میکردند.
چه زمانی یو ایکس رایتینگ را شروع کنیم
گفتگویی که خواندید اگرچه خیالی بود، دور از واقعیت نبود. خودِ من بارها با مواردی مشابه مواجه شدهام. اخیراً مشتریانی داشتهایم که همین تلقی را داشتند: ما همه چیز را جلو میبریم و بعد، یو ایکس رایتر را صدا میزنیم تا متنها را بنویسد.
کسانی که چنین تصوّری دارند، از این نکته غافلند که تجربهنویسی یک فرایند نوشتاریِ صرف نیست، بلکه با اصول طراحی عجین است. در حقیقت، یک یوایکس رایتر، متن را متناسب را تجربۀ کاربری «طراحی» میکند. پس وقت مناسب یو ایکس رایتینگ همان وقتیست که شما تصمیم میگیرید فرایندها (flow) را بررسی و پایهریزی کنید.
یک خانه را تصور کنید که همه چیزش کامل شده. بعد یک باغبان را استخدام میکنید تا به همه جا سرک بکشد و برای همۀ نقاط خانه گل بیاورد. شما قبل از این به نقاط نورگیر، به نوع گل و نیازهایش به میزانِ نور، نوع خاک، جایگاه رشد و دیگر جزئیات فکر نکردهاید.
در این حالت، طراح متن تجربۀ کاربری باید خود را درون چهارچوبی که شما از قبل تعیین کردهاید عمل کند و اختیار چندانی ندارد. پس نمیتواند آنطور که باید از همۀ ظرفیتش در خدمت به شما استفاده کند.
حالا یک خیاط را تصور کنید. شما به خیاط یک کتِ آماده میدهید و میگویید برایش دکمه بدوز. از طرفی از او میخواهید به همۀ جزئیات هم توجه داشته باشد، در انتخاب نخ و رنگ و جنس دکمه دقت کند، دکمه در هماهنگی کامل با جادکمهای باشد و….
وقت مناسب یوایکس رایتینگ زمانیست که دوزندگانِ کت با هم کار کنند، نه وقتی که از تجربهنویس میخواهند برای کت، دکمه بدوزد.
آفتهای شروع دیرهنگام یا ناهماهنگ
من این نقل قول را دوست دارم، نه چون از یک فرنگی نقل قول میکنم، چون محتوایش را در زمان انجام کار با تمام وجودم لمس کردهام:
روی متن زودتر کار کنید، چون اشکالهای متنی، اشکالهای طراحی را آشکار میکند.
نیک بابیچ – ux planet
فرصتِ همافزایی را میگیرد
قبلاً گفتهایم که کارِ تجربهنویس چیزی فراتر از نوشتن است. گاهی اوقات، یو ایکس رایتر به شما میگوید چه کار کنید که از نوشتن بینیاز شوید.
برخی اوقات هم این یو ایکس رایتر است که با توجه به فهم زبانیاش به شما میگوید با فلان تغییر میتوان درکپذیری و اثربخشی یک متن را بیشتر کرد.
فرصت بازنگریِ اثربخش را کم میکند
زمانی که یوایکس رایتر را با تیم فنی مواجه میکنیم، او فرصتِ کمی برای بازنگری و بهینهسازی در اختیار خواهد داشت. کارها هولهولکی میشود و گاهی مجبوریم کاری را که نیاز به دقت، تحقیق و صرفِ وقت دارد، با حدس و گمان پیش ببریم. حدس و گمان در طراحی تجربۀ کاربری و طراحی متن تجربۀ کاربری عینِ پرتگاه است.
رفت و برگشت بین تیم طراحی و تیم فنی یک روال عادیست. امّا وقتی تجربهنویس هم دارد این رفت و برگشت میشود، فارغ از اینکه همگی مجبورند انرژی بیشتری صرف کنند و بار اضافهتری به دوش بکشند، تمرکز کمتری هم دارند.
در این موقعیت، تجربهنویس بهجای تمرکز روی بهینهسازی، مجبور است روی رفت و برگشتها تمرکز کند و فرصت چندانی هم برای آزمایش و بهینهسازی ندارد.
فرصت آشنایی با محصول را محدود میکند
هر یو ایکس رایتر برای هماهنگ شدن با محصول نیازمند آشناشدن با ظرایف بخشهای مختلف است. زمانی که کار را بهصورت یک قطار زنجیرهوار و نه یک رودِ هماهنگ و جاری جلو میبریم، تجربهنویس فرصتِ کمی برای آشنایی با محصول خواهد داشت.
بنابراین او موظف میشود همزمان با محصول آشنا شود، همزمان بنویسد، همزمان قلقگیری کند، همزمان با تیم فنی و رفت و برگشتهای فنی سر و کله بزند، همزمان روی هماهنگی با لحن و ادبیات محصول متمرکز شود و همزمان تحقیق هم بکند!
اشتباه، اشتباه نوشته میشود
به این نمونۀ واقعی دقت کنید:
«سرور بهطور موقت از دسترس خارج شده است. پس از چند دقیقه دوباره امتحان کنید. اگر مشکل حل نشد، با پشتیبانی Domain تماس بگیرید.»
در این نمونه که مربوط به خطای ۵۰۴ (Gateway Timeout) است تلاش کردیم تا:
- به کاربر بگوییم چه اتفاقی افتاده (چرا به وبسایت مقصد دسترسی ندارد)
- چه راهحلی دارد (امتحان دوباره)
- راهحل نهایی بدهیم.
امّا هیچ راهحل نهاییای در کار نیست. چرا؟ چون مثل هزاران سایتِ دیگر، به کاربر گفتهایم مشکلش را به پشتیبانی وبسایت مقصد اطلاع بدهد. این مضحک نیست؟ کاربر به سایت دسترسی ندارد، چطور با پشتیبانی تماس بگیرد؟
من تلاش کردم تیم فنی را متقاعد کنم تا این جمله را حذف کند یا با افزودن ایمیلِ پشتیبانی به تنظیمات مربوط به هر وبسایت، بهطور خودکار در زمان باز شدن این صفحه، یک ایمیل درست و منحصر بهفرد نمایش دهد.
پیشنهاد من رد شد چون قابلیت اجراییشدن نداشت و هیچ پیشبینی فنیای برایش نشده بود.
بنابراین، یک طراحی اشتباه، ما را به متن اشتباه رساند و من مجبور بودم اشتباه را ادامه بدهم! اما اگر در وقت مناسب یو ایکس رایتینگ به این نکته برمیخوردیم، اشتباه را از جای درستش اصلاح میکردیم.
شما بگویید
شما هم تجربهای دارید که به پیدا کردن وقت مناسب یو ایکس رایتینگ کمک میکند؟ از دیگران دریغش نکنید و بنویسید.