تجربهنویسی به زبان غیرمادری، ممکن یا ناممکن؟ دربارۀ یوایکس رایتینگ به زبان دوم
اشارۀ سردبیر: یوایکس رایتینگ به زبان دوم برای بسیاری از مخاطبان ما جالب است. در مجلۀ تجربهنویسی تلاش میکنیم دو هدفِ اصلی را دنبال کنیم: یکم اندیشهورزی و فکرآفرینیِ بومی در زمینۀ یوایکس رایتینگ و چشمداشت به گمانهها و نظریههای روز با رویکرد نیازِ بومی.
این دومین مطلبیست که در آن، روی «ترجمه» تمرکز کردهایم. نویسندۀ مطلب، جوانیست بهنام اسکات کوبی. کوبی یک طراح است که به تجربهنویسی روی آورده و در این نوشته، ادعا میکند که یوایکس رایتینگ به زبان دوم (زبان غیرمادری) ممکن است. این نوشته را به دلیل علاقۀ تجربهنویسان به یوایکس رایتینگ به زبان انگلیسی و… برای ترجمه انتخاب کردهایم.
وقتی از نوشتن به زبان غیرمادری حرف میزنیم، چیزی فراتر از گفتگوی محاورهای یا نوشتنِ مطالبِ رسمی اهمیت پیدا میکند. مثلِ هر نوشتارِ دیگر، یوایکس رایتینگ به زبان دوم هم نیازمند دانش زبانیست. این دانش زبانی با کلاس یا چند سال زندگی در محیط زبان مقصد بهسادگی بهدست نمیآید. حتی یک انگلیسیزبان هم از داشتن ویراستار بینیاز نیست، چه رسد به کسی که تجربهنویسی به زبان غیرمادری را پیشۀ خود میکند.
به هر حال، موضوعِ یوایکس رایتینگ به زبان انگلیسی برای بسیاری از ما جذاب است و باید بدانیم چه مسئلهها و راهکارهایی در این مسیر وجود دارد، مسیری که زحمتمان را دو برابر میکند، چرا که لازم است در عین اینکه بومی نیستیم و ظرافتهای زبانی را از بر نیستیم، با یک بومیِ زبان انگلیسی رقابت کنیم.
یوایکس رایتینگ به زبان دوم
اسکات کوبی: به نظر شما آیا غیربومیان یک زبان میتوانند نویسندگان تجربه کاربر خوبی در آن زبان باشند؟
به نظر من بله!
این سؤال به گونههای مختلفی هر چند وقت یکبار از من پرسیده میشود. آخرین بار کسی درست همین هفته این سؤال را از من پرسید. بنابراین فکر کردم آنچه را که با آن شخص در میان گذاشتم گسترش دهم و با شما به اشتراک بگذارم:
بله، شما مجاز به نوشتن تجربه کاربر به زبانی که زبان اول شما نیست هستید و همچنین بله، شما اطلاعاتی برای ارائه دادن به تیم طراحی خود دارید.
بیشتر از نویسندگی: تخصص طراحی
تجربهنویسی یک تخصص طراحی است. نوشتن مطالب تبلیغاتی صرفاً قسمت کوچکی از مهارتهای نوشتن تجربه کاربر است. همانطوری که در مقالۀ «نوشتن برای طراحان» گفتم، گاهی نویسنده بودن در یک پروژۀ طراحی به معنای نوشتن کلمات اصلی نیست. مهمترین وظیفۀ نویسنده در تیم طراحی، اهمیت دادن به کلمات است.
تسلط نداشتن بر زبان بومی مزایایی دارد. نویسندگان غیر بومی ممکن است زمینۀ بیشتری داشته باشند. برای مثال، هنگام کار روی محتوایی با مخاطبان بینالمللی یا هنگام کار روی متنی که باید به چندین زبان ترجمه شود.
علاوه بر این، آشنا نبودن با اصطلاحات و عبارات عامیانه غیرجهانی آن زبان، به طریق اولیٰ این موارد را از دایرۀ کلمات شما خارج میکند، درجایی که اگر نیک بنگریم به آن تعلقی هم ندارد.
معایب تجربهنویسی به زبان غیرمادری
حال این بدین معنا نیست که هیچگونه عیبی در این مسئله وجود ندارد. آیا مشکلی بزرگتر از اینکه شما باید خود را به مدیر استخدام و تیم طراحی ثابت کنید و آنان را مطمئن سازید که بهترین فرد برای این کار هستید وجود دارد؟
نویسندۀ غیربومی احتمالاً نباید آخرین و تنها کسی باشد که قبل از انتشار محتوا و در معرض دید مشتری قرار گرفتن، تصحیح نهایی و تضمین کیفیت آن را انجام میدهد. اما میدانید نکته کجاست؟ من به عنوان یک انگلیسیزبان بومی خود را فرد مناسبی برای چنین کاری نمیبینم!
تصحیح کردن تخصص من نیست و من واقعاً از اینکه مجبور باشم در مقابل افرادی بایستم و توضیح دهم که ساختار صفت مفعولی، فعل حال و مصدر چیست، متنفرم.
مانند بسیاری از نویسندگان، من هم به کمک راهنمای سَبْک، جستجو در گوگل و مشورت با دوستان و نویسندگان این کار را انجام میدهم.
نکتۀ مهمی که با پرسیدن این سؤال به طور پیشینی در حال انجام آن هستید آگاهی یافتن از این واقعیت است که ممکن است در مهارتهای شما شکاف زبانی یا فرهنگی وجود داشته باشد که ممکن است کار را برای شما کمی سختتر کند. اما تا زمانی که آگاه باشید، بهطور مداوم تأمل کنید و مرتباً با تیم خود در ارتباط باشید، به گمانم جای نگرانی نیست.
نتیجه؟
در واقع، نویسندگی تجربه کاربر شعر نیست. ادبیات نیست. حتی نوشتن متن تبلیغاتی هم نیست. بلکه طراحی است. درست است که کلمات و نوشتن بخشی از آن هستند اما تسلط کامل و خدشهناپذیر بر زبان مورد بحث نیاز نیست. البته در نظر من اینگونه است!
شما چه نظری دارید؟ برایمان بنویسید.