چطور شیوهنامه تجربهنویسی (UX Content Style) بنویسیم؟ + 4 نمونۀ الهامبخش
در طول چندماه گذشته، ذهنم مدام درگیر یک کابوسِ ثابت بود: چطور شیوهنامه تجربهنویسی بنویسم؟ ظاهرش ساده بهنظر میرسد، امّا همانطور که گرتا وندر مر (یو ایکس رایتر پولاریس) در مطلبِ کاربردیاش توضیح داده، نوشتنِ شیوهنامه یو ایکس رایتینگ یک پروژۀ چندوجهیِ بزرگ است. حالا روایتهای تازهای دربارۀ این موضوع دارم و میخواهم آن را با شما در میان بگذارم. در ادامه هم چند شیوهنامۀ فارسی و انگلیسی را بهعنوان نمونههای الهامبخش فهرست میکنم.
شیوهنامه تجربهنویسی در قامتِ دیزاین سیستم
وقتی برای اولین بار با مفهوم شیوهنامه محتوا مواجه شدم، یک تصویرِ کلی در ذهنم نقش بست: چیزی شبیه به دیزاین سیستم.
تصوّر خطرناکی بود، چون یک کارِ بزرگِ عریض و طویل را جلوی چشمم آورد، کاری که نمیتوان تنهایی انجامش داد و در یک زمانِ کوتاه سر و تهاش را به هم آورد.
من این شانس را داشتم که از حدود یک سال پیش بهطور پیوسته بهعنوان تجربهنویس در پروژۀ بازطراحی پیشخانِ «ابر آروان» حاضر باشم. خودِ من بودم که اولین بار حرفِ شیوهنامه تجربهنویسی را وسط کشیدم و گفتم چنین چیزی مطمئناً خیالِ شما را بابتِ ادامۀ مسیر راحت میکند.
نمیدانستم طرحِ موضوع برایم یک مسئولیت تازه میسازد. کمی که گذشت، فشار برای تحویلِ شیوهنامۀ محتوا به فرایندهای روزمرۀ تجربهنویسیِ پیشخان اضافه شد.
خب فکر میکنید من دست به کار شدم؟ نه. تقریباً بهمدت سه-چهار ماه وارد اضطرابی بیپایان شدم. هر روز فکر میکردم حالا این را کجای دلم بگذارم؟ از کدام قسمت و چطور شروع کنم؟
کارِ بزرگ را کوچک کن!
قصۀ من و ابر آروان به بیش از یک سال کشیده شد. ما در نهایت بر سرِ کارِ تماموقت با هم به توافق رسیدیم و این آغازِ یک ماجرای تازه بود.
من و سینا پیش از این کمی با هم همکاری کرده بودیم. حالا نزدیکتر شده بودیم و میتوانستیم تصمیمهای مشترک بگیریم و دربارۀ فرایندها و ایدهها گفتوگو کنیم.
پیشنهادِ سینا عشاقی برای نوشتنِ نکتههای اساسیِ محتوایی در قالبِ دیزاین سیستم، یک پیشنهاد درخشان بود. او بدون اینکه خودش خبر داشته باشد یکی از چالشهای بزرگم را حل کرد. من مدام یک کل را میدیدم و میخواستم لقمه را درسته قورت بدهم، امّا سینا لقمه را به قسمتهای کوچککوچک تقسیم کرد و یک نقطۀ پایهای و ساده را مبنای شروع قرار داد.
یک همآفرینیِ تیمی
قرار گذاشتیم بهجای بلعیدنِ لقمۀ بزرگ، اول برویم سراغِ مُدالها و شیوهنامه تجربهنویسی را از آن نقطه شروع کنیم.
در قدمِ اول با بررسی نمونهها کار را شروع کردیم. سراغِ شیوهنامه محتوای دیگر کسبوکارها رفتیم و چند نمونه را با هم یا جدا جدا مرور کردیم.
یک روز بعد یک جلسۀ سه نفره با سینا و فرزاد ترتیب دادیم و گپ زدیم. کمی بعد، ظرفِ چند ساعت به یک نسخۀ اولیّه رسیدیم، نسخهای که شامل توضیحاتِ کامپوننتهای مودال میشد و در خاتمه هم دستورالعملهایی را برای الگوهای اساسی نوشته بودم.
در ادامه فرزاد با تسلطش روی دیزاین سیستم پیشنهادهای جزئیتری داد. من یک بار دیگر وقت گذاشتم و سعی کردم نسخۀ بهبودیافتهتری ارائه کنم.
ما هنوز به شیوه نامه یو ایکس رایتینگ محصول نرسیدهایم
همۀ آنچه گفتم یک نقطۀ شروع بود. تا رسیدن به یک نسخۀ پخته و قابل اتکا فاصلۀ زیادی داریم. آگاهی به این موضوع، امکانِ بهبود مستمر را برایمان فراهم میکند.
حالا میدانم که باید برای بخشهای دیگر و سایرِ جزئیاتِ بصریِ دیزاین سیستم هم چنین کاری را تکرار کنم. خوشاقبالم که در طول یک سال گذشته بسیاری از جزئیات را از نزدیک دیدهام و در فرایند طراحیشان شریک بودهام. این نزدیکی کمکم کرد تا پشتم به نمونههای تجربهشده گرم باشد و بتوانم نسخۀ اولیه را با تسلط بیشتر آماده کنم.
در ادامه چه چیزهایی نیاز داریم؟
امروز خسته اما خوشحالم. ما واقعاً کار روی UX Content Style را شروع کردهایم. امّا تا رسیدن به یک نسخۀ همهجانبه از شیوهنامه یو ایکس رایتینگ هنوز چند گامِ دیگر باقی مانده:
تکمیل جزئیات و افزودنِ مثالهای متنوعتر
میدانم که باید حالتهای تکرارشونده و پربسامدِ بیشتری را کشف کنم. در طول سفرم در محصول مطمئناً بهاتفاق همکارانم به بخشهای دیگری برمیخوریم که قابلیّتِ تعریفِ الگو را دارند. بهکمکِ مصداقهای واقعی، کتابِ قانونمان را پر و پیمانتر میکنیم.
تدوین بانک واژگان محصول
هر چقدر هم مثالهای دقیق و واقعی بیاوریم، نمیتوان از احتمالِ سوءبرداشت یا نوشتارِ سلیقهای در امان بود. بانک واژگان یوایکس رایتینگ میتواند تا حد خوبی چهارچوبِ شیوۀ نوشتاری، لحن و کلماتِ تکرارشونده را به تیم طراحی و تجربهنویسی نشان بدهد.
بانک واژگان باید نرمنرم شکل بگیرد و طی یک بازۀ کاری منظم، بهروز و کامل شود. اشراف به تمامِ جزئیاتِ محصول به ما کمک میکند تا در تدوین بانک واژگان بازدهی بهتری داشته باشیم. در محصولی مثل ابر آروان، تدوین بانک واژگان بهشدت متکی به همراهیِ تیمهای فنیست، چون آنها بیش از هر کسی بر چموخَمِ محصول مسلّط هستند.
بازبینیهای دورهای و بهروزرسانی الگوها بر اساس نیازهای تازه و نتایج تحقیقات
الگوهای انسانی از خطا برکنار نیستند. آزمونهای کاربردپذیری، بازخوردی که از مشتریان میگیریم و بازبینیهای دورهای به ما کمک میکند تا در الگوهایی که قبلاً در شیوهنامه تجربهنویسی ثبت کردهایم تجدیدنظر کنیم و آنها را شجاعانه بهروز کنیم.
این منابع الهامبخش را از دست ندهید
اگر شما هم برای تدوین شیوه نامه یو ایکس رایتینگ دورخیز کردهاید میتوانید از این نمونهها الهام بگیرید و نکتههای خوب و بدشان را ارزیابی کنید:
نویسندۀ وبسایت یوایکس رایتینگ هاب در مقالهاش نوشته:
کتاب مقدس راهنمای سبک محتوا. صادقانه بگویم، مردم حداقل یک بار در ماه در گروه فیس بوک ما دربارۀ این موضوع حرف میزنند.
Yuval Keshtcher
میلچیمپ
او با این مقدمه به معرفیِ شیوهنامه محتوای میلچیمپ پرداخته. شما هم میتوانید سری به کتابِ مقدسِ میلچیمپ و بخشِ محتوایش بزنید. البته در نظر داشته باشید که در بسیاری از این نمونهها، شیوهنامۀ محتوا چیزی فراتر از شیوهنامه تجربهنویسی است و نکات مرتبط با برندینگ را هم شامل میشود.
دیزاین سیستم سنّت (دیوار)
کافیست در دیزاین سیستم سنّت واردِ بخشهای مختلف شوید و ببینید دربارۀ محتوا چه نکاتی را بهعنوانِ الگو در نظر گرفتهاند.
گالری کامپوننت
این یکی را بهلطفِ سینا شناختم. میتوانید هر بخش جزئی را انتخاب کنید و ببینید در دیزاین سیستمهای مختلف دربارۀ آن چه گفتهاند. میتوانید بهطور مثال به مودالها بروید و بعد انتخاب کنید که میخواهید کدام محصول را بررسی کنید.
Atlassian
میتوانید بهطور مستقیم به بخش محتوای اطلسیان بروید و ببینید چطور منظومۀ شیوهنامه محتوایی را کامل کردهاند.
نمونههای بیشتری میخواهید؟
مقالۀ یوایکس رایتینگهاب ۱۴ شیوهنامه محتوا را معرفی کرده است.
[…] شیوهنامه تجربهنویسی که زیرمجموعهای شیوهنامۀ طراحیست، شامل بخشهایی دربارۀ جزئیات شکل ظاهری محتواست. این بخش از شیوهنامه میبایست با مشارکت طراح و تجربهنویس تدوین شود و برای هر دو طرف قابل دفاع، قابل بازبینی و محور باشد. امّا چه چیزهایی در این بخش از شیوهنامه لحاظ میشود؟ […]