نحوه همکاری یو ایکس رایتر و یو ایکس دیزاینر – تعامل نویسنده و طراح تجربه کاربر
تعامل نویسنده و طراح تجربه کاربر یک چالشِ کموبیش تازه در کسبوکار است. طراحان و نویسندگان تجربه کاربر همیشه یک پرسش اساسی دارند: بهترین نحوه همکاری یو ایکس رایتر و یو ایکس دیزاینر چیست؟
در اینجا چند راهکار برای تعامل UX Writer و UX Designer معرفی کردهام. این یادداشت شامل معرفی ابزار کار با یوایکس رایتر و مرور بهترین شیوه کار با نویسنده تجربه کاربر است.
- نویسندهای برای دیدهنشدن
- نحوه همکاری یو ایکس رایتر و یو ایکس دیزاینر
- پیشنیازهای بهترین همکاری
- شناخت و درک نحوه همکاری یو ایکس رایتر و یو ایکس دیزاینر
- ابزار کار با یوایکس رایتر
- چیزی بیشتر از «نوشتن»
- هر کس ظرف خودش
- راهکاری اثربخش برای تعامل بین نویسنده و طراح تجربه کاربر
- فایل نمونه
- بهترین ابزار یوایکس رایتینگ
نویسندهای برای دیدهنشدن
با دو تخصصِ همراستا مواجهیم که کموبیش یک هدف را دنبال میکنند: بهینهسازی تجربه کاربر در استفاده از محصول. پیشتر گفته بودم که هنرِ نویسنده تجربه کاربر در دیدهنشدن است، نه دیدهشدن. حالا چطور میتوان به بهترین تعامل بین نویسنده و طراح تجربه کاربر رسید؟
اگر از من بپرسید میگویم بهترین طراحی، یک طراحیِ بینیاز به متن یا کماتکا به متن است.
حتما برای شما هم پیش آمده که با برنامک یا وبسایتی غیرفارسی و غیرانگلیسی (مثلا چینی یا آلمانی) مواجه شوید اما در استفاده از آن احساس گیجی نکنید. طراحی تجربه کاربرِ ایننوع محصول آنقدر بیزحمت و آسانرس است که ناشناختگی زبانی دردسری ایجاد نمیکند.
با این همه در بسیاری موارد نیازمند متن تجربه کاربر هستیم. حذف متن تجربه کاربر در برخی برنامهها مساویست با حذف تجربه کاربر! بهعنوان نمونه در برنامکهای بانکی یا وبسایتهای فروشگاهی گریزی از آوردنِ ریزهنوشتهها (Microcopy) نیست. (پیامهای راهنما یا اعلان خطا و… از این دست نوشتهها هستند).
نحوه همکاری یو ایکس رایتر و یو ایکس دیزاینر
فرایند طراحی تجربه کاربر و همینطور نویسندگی تجربه کاربر -دستکم در ایران- خیلی خیلی جوان است. بنابراین هنوز خیلی از فرایندها تکاملیافته نیستند.
تجربه ریل میچیند و ما را به آینده میرساند. ما در آغاز چیزهای کمی دربارۀ زندگی میدانستیم. هنوز نادانستههای بسیاری داریم ولی فهمیدهایم که تجربه گامِ بعدی را استوارتر میکند.
اگر از من بپرسید میگویم بهترین طراح کسیست که شیوه کار با یوایکس رایتر را بهخوبی بلد باشد. یک تعاملِ همافزا ما را به نتیجۀ بهینهتری میرساند.
یک مثال: ما از نتیجۀ همکاری تولیدکنندۀ شیر و شرکت بستهبندی پاکتهای شیر راضی هستیم چون با تعاملِ همافزا، امکانِ بهترین تجربه را فراهم میکنند.
در زمینه طراحی محصول دیجیتال، دو یا چند متخصص در بخشهای مختلف طراحی و فنی میبایست برای رسیدن به نحوه همکاری یو ایکس رایتر و یو ایکس دیزاینر به راهکار مشترک برسند.
اگر به راهکار مشترک برسیم، به هدف خواهیم رسید:
متن مثل یک دستگیرۀ در خواهد بود: بهترین دستگیرۀ در کارش را انجام میدهد، بدون اینکه به چشم بیاید.
پیشنیازهای بهترین همکاری
تجربۀ من میگوید تعامل بین نویسنده و طراح تجربه کاربر چند شرط اساسی دارد:
- همجهتی
- شناخت مشترک از کارکرد و ارزش محصول
- شناخت و درک قلق همدیگر
- انتخاب راهکار متناسب (شیوۀ کار و ابزار کار)
- تبادل پیشنهاد و بازخورد
باور مشترک دربارۀ نتیجۀ کار
اگر نویسنده تجربه کاربر از هدفها، برنامهها و نیازهای صاحب محصول بیاطلاع باشد، ارزش خاصی خلق نخواهد کرد.
طراح تجربه کاربر دنبال یک میرزابنویس نیست، بلکه میخواهد تجربه کاربر در محصولش را سامان بدهد. بنابراین:
- نویسنده تجربه کاربر باید به نگرش طراح و مدیر محصول پی ببرد. پس در جلسهها زمانی را به گفتگو دربارۀ طرز تفکر صاحب محصول اختصاص بدهید.
- برای رسیدن به بهترین نحوه همکاری یو ایکس رایتر و یو ایکس دیزاینر به نگرشی مشترک دربارۀ «شکل کار» نیاز داریم. بنابراین دربارۀ «بهدنبال چه هستید؟» گفتگو کنید و همباور شوید.
- اسناد مرتبط با هویت برند/محصول، چهرۀ مشتری (Persona) را رد و بدل کنید و دربارهشان به نگرشی مشترک برسید. مطمئن شوید که یک برداشت از اسناد دارید.
ایمان یا درک ارزش محصول
ابزار وسیلۀ انجام کار است. اگر ندانیم چه کار میکنیم، کیفیت ابزار کمک چندانی به ما نخواهد کرد.
کار با نویسنده تجربه کاربر زمانی ثمربخش خواهد بود که ارزش محصول برایش روشن باشد و به آن باور داشته باشد یا دستکم آن را بشناسد. شناخت محصول نخستین گام در طراحی صدای محصول است.
گفتگو دربارۀ ارزش محصول یکی از مهترین مراحل تعامل بین نویسنده و طراح تجربه کاربر است. تعهد به ارزشِ محصول، با ذهنیتِ مشترک محقق میشود.
شناخت و درک نحوه همکاری یو ایکس رایتر و یو ایکس دیزاینر
همۀ ما قلقهای فردی داریم. سوای قلقهای شخصی، هر کدام از ما برای انجام کار شیوههای مطلوب خودمان را داریم. این شیوهها نرمنرم و بر اساس ویژگیهای فردی، اقتضائاتِ کار، تجربه یا ارزشهایی که از دیگران وام گرفتهایم شکل گرفتهاند.
بیتردید اقتضائات کارِ مکانیک و نجار متفاوت است. حالا اگر قرار باشد با هم روی طرحی مشترک کار کنند، باید به شکلی مشترک برسند که برای هیچیک دستوپاگیر نباشد.
به نیازهای همدیگر توجه کنید. اگر هر کدامتان حساسیتِ خاصی دارید یا بازدهیتان در حالتِ خاصی بالاتر میرود، دربارهاش صحبت کنید.
لازم است دربارۀ «چگونگی انجام کار» به درکی مشترک برسید.
مثالهایی از تجربۀ شخصی:
من ترجیح میدهم همۀ جزئیات را یکجا داشته باشم: منظورم همۀ طرحها با تمامی حالتهای ممکن است، یعنی اگر یک صفحۀ سه حالت ممکن دارد (با پیامهای موفقیت یا خطا) ترجیح میدهم همه را در کنار هم داشته باشم.
اگر بتوانم نظام و ساختار طراحی را در ذهنم مجسم و پیادهسازی کنم، اشراف بهتری بر متنهای ضروری خواهم داشت. برای تجسمِ ساختار به تمامی صفحهها نیاز دارم که بهصورت یکجا در اختیارم گذاشته شود نه بخشبخش و پراکنده.
در برنامهریزی و طراحیِ نحوه همکاری یو ایکس رایتر و یو ایکس دیزاینر هر دو طرف باید بدانند چه شکل از همکاری بهترین کارایی را رقم میزند.
ابزار کار با یوایکس رایتر
باز کردن پیچ با پیچگوشتیِ بیشیار آب در هاون کوبیدن است. ابزار مهم است، چون مهارت، نیت و تفکر ما را به نتیجۀ دلخواه نزدیک میکند.
اگر قرار است فوتبال بازی کنیم بهتر است در زمینی مناسب و مشترک بازی کنیم. قرار نیست قصۀ مهمانی لکلک و روباه را تکرار کنیم چون قصدمان رسیدن به نتیجۀ مشترک است، پس باید به ظرفی مناسب برای هر دو طرف برسیم.
ابزارهایی که طراحان دوست دارند
طراحان با این نامها آشنا هستند:
- Zeplin
- Adobe XD
- Figma
- Whimsical
- Miro
- Sketch
میتوانیم به این فهرست سیاههای از ابزارهای مشابه را اضافه کنیم که همگی ماهیت مشترک یا شبیه به هم دارند. همگیشان ابزار کار طراحان هستند.
آیا این ابزارها برای کارِ نویسنده تجربه کاربر مناسبسازی شدهاند؟ برخی بله و برخی نه. از این بین میتوان هر کدام را بر اساسِ قابلیتهایی که دارند به کار گرفت. ما بهدقت توضیح دادهایم که چرا فیگما ابزار مناسبتری برای شروع این همکاریست.
چیزی بیشتر از «نوشتن»
نویسندگی تجربه کاربر چیزی بیشتر از نوشتنِ چند ریزهنوشته است. بهمرور و در مسیر پیدا کردن مطلوبترین نحوه همکاری یو ایکس رایتر و یو ایکس دیزاینر متوجه شدم که هر دو در یک زمین بازی میکنند. در مقابل، در شیوه کار با یوایکس رایتر وقتی دنبال ابزار کار با نویسنده تجربه کاربر میگردیم، باید به نیازهای او توجه کنیم.
نویسنده تجربه کاربر باید بتواند صفحههای مختلف را بر اساسِ کارکرد، نوع متن، تشابه و تضادِ کارایی تفکیک کند.
برخی از ابزار که در بالا نام بردم فاقد قابلیتهای ضروریاند:
- ساختار منسجم و کامل را نشان نمیدهند. بنابراین نویسنده تجربه کاربر نمیتواند بفهمد با چند صفحۀ مشابه، دکمۀ مشابه یا کارکردهای مشابه روبهروست.
- امکان ارجاعدادن به صفحۀ مشابه وجود ندارد. بنابراین نویسندۀ تجربه کاربر یا باید مدام روی صفحههای تکراری هم کار کند یا به طراح اطلاع بدهد که صفحه تکراریست. حالتِ اول باعث ناهمگونی در متن و حالت دوم باعث سردرگمی تیم طراحی میشود.
- امکان دستهبندی صفحهها فقط در دسترس تیم طراحیست و نه یوایکس رایتر. بنابراین نویسنده تجربه کاربر نمیتواند بر اساس مدل ذهنی خود محتوا را دستهبندی کند.
- برای یادآوریِ صفحهای که قبلاً کار شده، باید فهرستی از نام صفحهها داشته باشیم. این فهرست باید دستی تهیه شود.
- در پروژههای بزرگ که نیازمند کار تیمی (در بخش نویسندگی) است، گروه نمیتواند بهطورِ نظامند سوابق سایر اعضای تیم را بررسی یا به آنها رجوع کند.
یعنی هیچکدام مناسب کار نیستند؟
نه اینطور نیست. به هر روی تا وقتی کلنگ نداریم، میتوانیم با بیل سعیمان را بکنیم.
فیگما و تعامل بین طراح و نویسنده تجربه کاربر
نویسنده بودن کافی نیست. یک یوایکس رایتر باید شناختی کافی از ابزارهای طراحی داشته باشد تا بتواند در صورت ضرورت در چهارچوبشان کار کند.
علاوه بر این یک نویسنده تجربه کاربر باید بتواند پیشنهادهای مرتبط با طراحی ارائه کند و در حین بهبود یا نوشتن میکروکپی، از ارائه پیشنهادهای کوچکِ بهبوددهنده دریغ نکند.
بر اساس توافق بین طرفین، میتوان به شیوههای مختلفی کار با پیش برد. اما اگر نویسنده تجربه کاربر خردهآشنایی با ابزارهای نظیر Figma و پلاگینهای فارسینویس داشته باشد، میتواند شخصاً و بخشبهبخش محتوا را بازنویسی کند.
این شیوه علاوه بر سرعتبخشی به روند تکمیل پروژه، امکان بازنگریهای فوری و آزمون و خطای لحظهای را برای نویسنده تجربه کاربر فراهم میکند.
پلاگین فارسی برای فیگما
اگر میل دارید بهعنوان یوایکس رایتر در فیگما با تیم طراحی همکاری کنید و قرار است دسترسی ویرایش مستقیم داشته باشید، به افزونه فارسینویس نیاز دارید.
دو پلاگین فارسی کارآمد و مفید برای Figma از این قرار هستند:
- پلاگین RTL PLZ: دارای امکان تایپ مستقیم و برگردان حروف، ادیتور مجزا
- پلاگین فارسینویس RTL Support: دارای یک ادیتور برای تایپ مستقیم
از بین این دو پلاگین، ترجیح و پیشنهاد من افزونه فارسینویس RTL PLZ است. همچنین افزونههای دیگری هم برای بهبود فرایند تجربهنویسی در فیگما وجود دارند.
کار کردن روی کاغذ؟
اگر بنا باشد بهطور مستقیم روی طراحی نهایی یا وایرفریم کار کنیم، یک شیوه هم کار روی کاغذ است. در این صورت دست نویسنده برای دستهبندی صفحهها، مرورشان و نظمذهنی بازتر خواهد بود و میتواند با تسلط بیشتری بر روند کاری خود اشراف داشته باشد.
نتیجۀ اشراف روی صفحهها و کار بر اساس نظم ذهنیِ شخصی، رسیدن به ریزنوشتههای یکدست و ساختار محتوایی منسجمتر است.
در عین حال تأکید میکنم که هر قدر هماهنگی دو طرف بیشتر و توانایی یوایکس رایتر در بهرهگیری از ابزارهای طراحی بالاتر باشد، کار در ابزارهایی مانند فیگما بهینهتر خواهد بود.
هر کس ظرف خودش
تعامل بین نویسنده و طراح تجربه کاربر ساختنیست. این فرایند مثل مسیریست که باید با تعامل آن را طراحی کرد و ساخت. در نهایت با همکاری هم میتوانیم به نحوه همکاری یو ایکس رایتر و یو ایکس دیزاینر برسیم.
به قصۀ لکلک و روباه برگردیم: روباه لکلک را مهمان کرد و برای پذیرایی از او یک کاسه غذا جلویش گذاشت. لکلک نمیتوانست زبانش را از منقار بلند رد کند و به محتوای ظرف برساند. لکلک نتوانست غذایش را بخورد. وقتی برمیگشت روباه را به خانهاش دعوت کرد. روباه قبول کرد. لکلک کوزهای جلوی روباه گذاشت. روباه نتوانست پوزهاش را از در تنگ کوزه رد کند. (فیلمش را ببینید)
البته که در مَثَل جای هیچ مناقشه نیست. طراح و نویسنده تجربه کاربر لکلک و روباه نیستند. اما ما از این داستان نتیجه میگیریم که: من ظرف خودم، تو هم ظرف خودت.
راهکاری اثربخش برای تعامل بین نویسنده و طراح تجربه کاربر
گاهی اوقات حسابی سرگرم اختراع خودکار مخصوص فضانوردی میشویم و «مداد» را فراموش میکنیم. ابزارزدگی واقعاً هلاککننده است.
بهتازگی با یک طراح تجربه کاربر همکاری داشتم که برای هر دو طرف راهکار مناسبی طراحی کرد. من و سپیده با هم گفتگو کردیم و او روشی را پیشبینی کرد که به هر دوی ما آزادی عمل و امکانِ تعامل میداد.
روش او ساده بود:
تمامی متنهای مرتبط با صفحههای مختلف برنامک را وارد یک جدول ساده کرد. متنها (نیاز) بر مبنای «بخش» از هم تفکیک شده بودند و بر پیشانی هر بخش، لینکی وجود داشت که من را به فایل فیگمای آن بخش هدایت میکرد.
با این روش میتوانستم همه چیز را بهخوبی تفکیک کنم، نظم ذهنی خودم را بسازم، ساختار را درک کنم و در صورت نیاز به وایرفریم هر صفحه سرک بکشم.
در این پروژه تعامل بین نویسنده و طراح تجربه کاربر محدود به نوشتن متنها نمیشد. من میتوانستم پیشنهادهایم (برای حذف یا اضافۀ بخش یا متن) را در همان جدول بنویسم. علاوه بر این میتوانستم بازخورد دریافت کنم و در صورت نیاز بر اساس بازخورد متن را اصلاح کنم.
در مرحلۀ بعدی، ما از جدول گذر میکنیم و برای بررسی نهایی، فایل فیگما را بازبینی میکنیم تا به متن نهایی برسیم.
فایل نمونه
بابت تنظیم فایل باید از سپیده ممنون باشم. او به من و بقیه کمک کرد تا راهکار مناسبتری پیدا کنیم.
بهیقین میتوان راهکارهای دیگری هم پیدا کرد یا ساخت. ولی برای شروع، باید از تجربهها پله بسازیم.
میتوانید فایل نمونه را در اینجا ببینید.
بهترین ابزار یوایکس رایتینگ
اگر میخواهید میتوانید اطلاعات بیشتری دربارۀ ابزار یوایکس رایتینگ پیدا کنید.
[…] هم کم نیست) هنوز ناشناخته و گنگ است و همین مسئله، امکانِ همافزایی و همآفرینی را محدود کرده […]
[…] پیشتر دربارۀ همکاری تجربهنویس و طراح تجربه نوشتهام، بد نیست در اینجا بهاختصار به یک مشکلِ رایج […]
[…] در شیوۀ همآفرینی تازه میفهمیم که تأثیرِ مهارتهای یک ux writer چیست و او چطور میتواند با طراحیِ کلمات به بهینهشدن محصول کمک کند. […]