نقش و مأموریتِ UX writer چیست؟
مدتی قبل در نخستین وبنشستِ «تجربهنویسی چیست و چی نیست؟» از شرکتکنندگان پرسیدم: بهنظر شما مأموریت ux writer چیست و جای او کجاست؟ در آن نشست کموبیش به این پرسش فکر کردیم و افراد مختلف پاسخی به آن دادند. در نهایت من هم پاسخِ کوتاهی دادم که میخواهم در اینجا آن را بازگویی کنم.
طراحانِ یک محصول
پیشتر گفته بودیم که تجربهنویس یک طراح است. میتوانیم طراحانِ تجربۀ کاربر را به چند گروه تقسیم کنیم. مثلاً: طراحان بصریِ تجربۀ کاربر، طراحان رفتار و طراحان متن تجربۀ کاربر. هر یک از این گروهها در فرایند طراحی محصول نقشی ایفا میکنند. آیا این نقشها از همدیگر سوا هستند؟ معلوم است که نه.
فکر میکنم این موضوع (اینکه همکارانت بدانند متن تجربه کاربر نوعی طراحی است و تو طراحی با کلمات را انجام میدهی) به شما اعتمادبهنفس میدهد چون بهگونۀ متفاوتی دیده میشوید. احساس میکردم وقتی کسی مرا طراح مینامید زمینبازی را برایم هموار میکرد.
کیتی لاور – از کتابِ تجربهنویسیْ طراحیست
نقش UX Writer در منظومۀ محصول
هر محصولی یک منظومه است. بدنِ انسان را بهعنوانِ یک کلّ پر از جزء در نظر بگیرید: «چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار». این جزئیات هستند که کلّ را میسازند و به شکلِ یک منظومۀ کامل درمیآورند. محصول هم همین است: یک کلّ منسجم که هر جزئش به جزئی دیگر وابستگی دارد. بنابراین طبیعیست که در فرایند طراحی محصول، طراحیِ بصری و طراحیِ متن و… با هم آمیختگی دارند.
بارها و بارها دیدهام که اعضای تیم طراحی با تجربهنویس مثلِ یک تایپیست رفتار میکنند:
– سلام حسامالدین! ممکن است متنِ این صفحه را نگاه کنی و بنویسی؟
به شما خواهم گفت چرا گفتنِ چنین جملهای به تجربهنویس اشتباه است. قبل از هر چیز باید مرور کنیم که نقشِ UX Writer چیست و چه کار میکند.
مأموریت اصلی UX Writer چیست؟
تجربهنویس طراحی میکند، منتها ابزارِ کارِ او کلمات، زبان و هر چیزیست که به این دو ربط دارند. او یک نویسنده یا ویراستار نیست ولی باید از این دو مهارت بهرۀ کافی برده باشد. من در ویدئوی «تجربهنویسی چیست» دربارۀ اینکه مهارتهای ux writer چیست صحبت کردهام.
یک طراح متن تجربۀ کاربر باید بتواند با تفکرِ طراحانه و انتخابِ درستِ کلمهها و جملهها، مسئلۀ کاربر را حل و مسیرِ او را هموار کند. این یعنی او مسئولیتی فراتر از یک نویسنده یا ویراستار دارد. نوشتهها او «زیور» تجربه کاربر نیستند بلکه جزو تجربه کاربر هستند.
حالا با این اوصاف تکلیفِ ux writer چیست؟
زمانی که برای پرسیدنِ قیمتِ یک شلوار وارد لباسفروشی میشوید چه کار میکنید؟ همۀ ما دنبالِ فروشنده میگردیم و این «آغاز گفتوگو»ست.
متن تجربۀ کاربر درست مثلِ گفتوگوی مشتری-فروشنده است. به همین دلیل است که افراد بهمحضِ ورود به صفحۀ یک وبسایت یا اپلیکیشن، بهدنبال کلماتی میگردند که تکلیفشان را روشن کند و راه را نشانشان بدهد.
سوءتفاهمها دربارۀ تجربهنویسی (UX Writing) زیاد است. طبیعیست؛ ما با یک حرفۀ نوظهور در سراسرِ دنیا مواجه هستیم.
پیش از اینکه نوشتن متن تجربه کاربر را شروع کنید، به این فکر کنید که دوست دارید کاربر چه تجربهای داشته باشد تا بتوانید آن تجربه را با کلمات طراحی کنید. ما دربارۀ این دو فعالیت، اینطور فکر میکنیم:
در نوشتن، باید کلمات را بهدرستی کنار هم بچینیم. در طراحی، باید مشکلات را برای کاربر حل کنیم.
برای یافتن کلمات درست، باید نوشتن و طراحی را در ذهنتان کنار هم بیاورید تا این دو، با یکدیگر کار کنند. این یعنی طراحی با کلمات.
تجربهنویسیْ طراحیست – نوشتۀ اندی ولفل و مایکل جی.متس
تفکر همآفرینی بهجای تفکر خط تولید
اگر بخواهیم نقشِ تجربهنویس یا بهتعبیرِ فرنگیاش ux writer را در مدلِ ذهنیِ آدام اسمیت تعریف کنیم، او یکی از حلقههای زنجیرۀ خط تولید خواهد بود. بنابراین دیدنِ او بهمانندِ یک مأمورِ تایپ یا ماشین تحریر چندان عجیب نیست.
امّا اگر بخواهیم بدانیم در منظومۀ طراحی تجربۀ کاربر نقشِ واقعیِ ux writer چیست، میبایست از تفکرِ اسمیتی و هنری فوردی فاصله بگیریم و طراح متن تجربۀ کاربر را یک همآفرین قلمداد کنیم.
در شیوۀ اول، تجربهنویس یک کارگرِ ماهر (فنورزِ سطح بالا) است که پس از پایانِ طراحیها سراغِ متنها میرود و در محدودۀ چیزی که قبلاً طراحی شده، سعی میکند کارش را انجام دهد. در این حال، تجربهنویس مثلِ معماریست که بخواهد روی یک ساختمانِ طراحیشده و ساختهشده کار کند. دستش حسابی بسته است و نمیتواند «پیشنهادهای طراحانه» را بهمنظورِ «حل مسئله» ارائه کند. در این شیوه ما نقشِ طراحانۀ تجربهنویس را نادیده گرفتهایم و او مجبور است برای دکمه کت بدوزد، با محدودیتهای مختلف سر و کله بزند، از خیرِ تغییرهایی که میتوانسته از حجم متنها کم کند بگذرد و کارش را تحویل بدهد.
در شیوۀ همآفرینی تازه میفهمیم که تأثیرِ مهارتهای یک ux writer چیست و او چطور میتواند با طراحیِ کلمات به بهینهشدن محصول کمک کند.
متنِ تجربۀ کاربر نه متنِ رابطِ کاربر
کارِ اصلی ux writer چیست؟ همانطور که از نامش پیداست او نویسنده ux یا نویسنده تجربه کاربر است نه نویسندۀ رابط کاربر. خودِ این نامگذاری به ما کمک میکند تا بفهمیم جای تجربهنویس در میانِ فرایندهای طراحی تجربۀ کاربر است، نه بیرون و مجزا از آن. همۀ دادههایی که به کمکِ طراحان میآید برای ux writer هم کاربردیست. بنابراین اهمیّتِ همرسانیِ دادهها، گزارشها، نتایجِ آزمونهای کاربردپذیری و… حیاتیست.
یک یو ایکس رایتر بهدلیلِ تسلّط بر «زبان» و «گفتوگو» میتواند پیشنهادهایی برای بهبودِ مسیر، کوتاهتر کردنِ راه و بهبودِ تجربۀ کاربر ارائه کند. او میتواند گرههایی را که گاهی سعی میکنیم با توضیحهای اضافه باز کنیم با ایدههای طراحانه باز کند.
تازگیِ نقشِ تجربهنویس باعث شده تا ما تصوّر کنیم او یک نویسنده است و نمیتواند در روندِ طراحی کمکی به تیم طراحی کند. این باور بهزودی کمرنگ و محو خواهد شد، چون با گذشتِ زمان همگی خواهیم فهمید که اهمیّت حضورِ ux writer چیست.
ما نمیتوانیم از پشتِ عایقهای صوتی صدای موسیقی را بشنویم، نمیتوانیم با انسانی که مهارتِ برقراری رابطه ندارد ارتباط سالم بسازیم و نمیتوانیم کلوچهای را که آنطرفِ ویترین است بچشیم.
اگر توانستیم این کارها را بکنیم، آنوقت میتوانیم با تجزیۀ اجزای مختلفِ یک محصول از کاربر توقعِ تعامل داشته باشیم.
[…] ریزهنوشته مسیرها را برای کاربران هموار کرده و به آنها در درک فرآیندهای پیچیده (و ساده) کمک میکند. همچنین تنش را کاهش داده و استرس یا ترس را برطرف میکند. تمامی این موارد به کاربران کمک میکند که اقدام و عمل خود را به پایان برسانند. […]